در دنیای پویای بازارهای مالی، تکنیکالیستها با استفاده از ابزارهای مختلف تلاش میکنند تا بازدههای متناسبی برای پرتفوی خود ایجاد کنند. یکی از این استراتژیها، استفاده از میانگین متحرک نمایی (EMA) بر روی سهام در بورس اوراق بهادار اسلو است. در این تحقیق، تأثیر این استراتژی بر بازده پرتفوی ارزیابی شده و سؤال اصلی تحقیق این است: آیا استفاده از استراتژی EMA بر روی یک پرتفوی متنوع میتواند شواهدی علیه فرضیه بازار کارا ارائه دهد؟
تحقیق حاضر بازده ماهانه دو پرتفوی متنوع را طی ده سال از ژانویه 2012 تا دسامبر 2022 مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق، از مدل سه عامله فاما-فرنچ برای تجزیه و تحلیل بازده پرتفوی با در نظر گرفتن عوامل مهمی مانند ریسک بازار، اثر اندازه و اثر ارزش استفاده شده است. علاوه بر این، معیارهای عملکردی مانند نسبت شارپ و نسبت اطلاعات برای ارزیابی بازده تعدیل شده ریسک مورد استفاده قرار گرفته اند.
این تحقیق به مطالعات دانشگاهی بنیادی ارجاع میدهد که در اوایل دهه 1960، مانند مطالعات فاما (1965)، اطلاعاتی اولیه برای نظریه قدم تصادفی و فرضیه بازار کارا ارائه دادهاند. همچنین به مطالعاتی اشاره میکند که فرضیه بازار کارا را مورد انتقاد قرار دادهاند، مانند مطالعات لو و مککینلی (1988) و انتقادات رفتاری که توسط شیلر (2003) ارائه شده است. همچنین به مطالعات تجربی مرتبط با سودآوری استراتژیهای تحلیل تکنیکی اشاره داده است، که نتایج متناقضی را ارائه کردهاند.
نتایج نشان داد که استراتژی معاملاتی EMA که بر روی پرتفولیو اعمال شده بود، نتوانست بازدهی معناداری بالاتر از بازار تولید کند. ضریب آلفا در هیچیک از دورههای زمانی آزمون شده از لحاظ آماری معنادار نبود. این نشان میدهد که استراتژی EMA 20/50 نتوانست بازده اضافی قابل توجهی نسبت به بازار تولید کند. افزودن بیت کوین به پرتفولیو منجر به افزایش ریسک و نوسانات شد اما تا حدودی بازده تعدیل شده ریسک را بهبود بخشید. این بهبود در نسبت شارپ و نسبت اطلاعات مشهود بود. با این حال ضریب آلفا همچنان معنادار نبود. نتایج نشان داد که عامل ریسک بازار نقش محوری در بازده پرتفولیو داشته است. اما تاثیر عوامل اندازه و ارزش در طول زمان نوسان داشته است. به طور کلی یافته ها حاکی از آن است که استراتژی EMA اعمال شده، نتوانسته به طور مداوم بازده بالاتر از بازار تولید کند. این موضوع اهمیت درک و مدیریت ریسک بازار در مدیریت پرتفوی را مطرح میکند. نتایج همچنین نشان میدهد که نحوه ترکیب پرتفولیو و دورهی زمانی مورد بررسی میتواند بر کارایی استراتژی تاثیرگذار باشد. در مجموع، یافتهها ضرورت بررسیهای بیشتر در زمینه کاربرد استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکی در شرایط مختلف بازار و ترکیبهای گوناگون پرتفویو را مطرح میکند.
Alsos, U. G., & Sakariassen, M. K. (2023). Technical trading testing the Market Efficiency Hypothesis. Using EMA and portfolio diversification to challenge the market (Master’s thesis, UiT Norges arktiske universitet).